گاهی وقتها مشاهده میشود که در بعضی از پروندههای انتقال غیرقانونی اموال منقول و غیرمنقول به دیگران، دریک اشتباه و بیدقتی فاحش از سوی “سردفتر” باعث شده که تمام ماحصل سالها عمر و تلاش برخی مالکان بر باد برود! پرونده گروگانگیری 29 ماهه یک خانواده در رشت توسط افرادی بزهکار و شیاد که احساسات عمومی را جریحهدار کرده، اینبار توجهات را به عواقب مشارکت یا عدم دقت بعضی سردفتران اسناد رسمی در جرائم سازمانیافته جلب کرده است. یک خانواده که یکی از اعضای آن وکیل دادگستری است، به نزدیک به سه سال توسط افرادی 7 نفره در خانه خودشان واقع در رشت گروگان بودند؛ گروگانگیرها مکررا با تهدیدهایی از جمله قتل اعضای خانواده و تجاوز، آنها را “مجبور به انتقال اموالشان” در دفتر اسناد رسمی کردند. آقای علمخواه که با خانوادهاش اسیر مورد ضرب و شتم و اذیت این گروگانگیری 29 ماهه بود، درباره بردن زوری همسرش با تهدید به قتل بچههایش به دفترخانه اسناد رسمی و انتقال اموالی که به نام داشت، میگوید: «وقتی همسرم را بردند تا وکالتنامهای را امضا کند، شرایط روحی و جسمی همسرم اصلاً مساعد نبود، آنقدر به او دارو خورانده بودندکه حواسش را از دست داده بود. اما با کمال تعجب هیچکس شک نکرد؛ بعد از آزادی، خودم به دفترخانه رفتم و به سردفتر آن دفترخانه مربوطه گفتم: چطور متوجه نشدی که چیزی درست نیست؟ما بارها با همسرم به اینجا آمده بودیم و بارها برای تنظیم اسناد و قراردادهای کاری، موکلانم را به اینجا میفرستادم. نمیتوانستی شک کنی که این فرد، در آن شرایط، ممکن است تحت فشار یا فریب باشد؟!»
مشارکت آگانه یا ناآگاهانه معدودی از سردفتران با مجرمین
این پرونده تلخ، تنها یک نمونه از موارد مشابه است؛ در برخی از پروندههای مشابه، مجرمان با استفاده از تهدید، اجبار یا خوراندن مواد مخدر به مالکان، آنها را به دفاتر اسناد رسمی کشانده و اموالشان را منتقل کردهاند. اما سؤال این است که آیا سردفتر مربوطه در این پرونده، به صورت آگاهانه و عمدی در این جرم مشارکت داشته یا به دلیل سهلانگاری و عدم دقت حداقلی در احراز شرایط روحی و روانی موکلان خود، قربانی این فریب شده است؟ همچنین در پرونده قتل خوانندهای معروف به «مهرداد نیویورک» هم نقش یک سردفتر در این جنایت و بالا کشیدن اموال مقتول مشهود است. نمونه بارز این گونه جرائم، انتقال غیرقانونی یک بیمارستان گرانقیمت در شمال تهران (بیمارستان “ر”) است که اکنون خانواده مالک آن در شرایط بسیار بغرنج مالی به سر میبرند و عملا تمام سرمایه یک عمر تلاش خود را بر باد رفته میبینند! اگر سردفتر آگاهانه در این جرائم شریک شود، خود نیز بخشی از این تخلفات خواهد بود اما حتی در صورت بیاطلاعی یا سهلانگاری، مسئولیت او در احراز شرایط موکلانش و جلوگیری از وقوع چنین فجایعی، انکارناپذیر است. شنیدن روایتهای متفاوت مالباختگان نشان میدهد که در بسیاری از موارد، افراد در حالت غیرعادی، تحت فشار یا تهدید، اسناد انتقال اموال را امضا کردهاند؛ در چنین شرایطی، نقش سردفتر بسیار حیاتی است.